سفیـــــد

سفیـــــد

عمار امام خامنه‌ای
سفیـــــد

سفیـــــد

عمار امام خامنه‌ای

چقدر شرمندگی؟؟؟!!!




چند روز بعد از عملیات ، یک نفر رو دیدم که کاغذ و خودکار گرفته بود دستش ...

هر جا می رفت همراه خودش می برد

از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟

گفت: آرپی جی زن بوده

توی عملیات آنقدر آرپی جی زده که دیگه نمی شنوه

باید براش بنویسی تا بفهمه

 

 : پی نوشتگوشهایت را دادی تا ما چشم و گوشمان باز شود

              چشم و گوشمان که باز نشد هیچ،بماند!

شرمنده ی ایثارت هستیم جوانمرد             


           منبع : میخواهم شهید بشوم


نظرات 24 + ارسال نظر
غلامحسین یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:38 ق.ظ http://masir114.blogsky.com/

سلام اخوی
این شهادت طلبی باعث یک بعدی شدنمون نشه؟! درست برا خودت تعریفش کردی؟ راستی بروز کردم. یه سر بزن و تو بحث شرکت بکن.

سلام علیکم ...

اینقدر ک دنبال مو از ماست کشیدن هستی،‌ مطلب رو کامل نخوندی!!!
منبع مطلب وبلاگ "می‌خواهم شهید بشوم" هست آقای منتقد !!!
راستی سر می‌زنم !!!

غلامحسین یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:06 ب.ظ http://masir114.blogsky.com/

داداش گلم قصد ناراحت کردن نداشتم، بد دیدم پستت رو، راست میگی که مطلب رو دقیق نخوندم، حلال کن،حالا چرا میزنی؟! خوب فرض کن یه امربه معروف بی دلیل قسمتت شد، بده؟! اگه سر زدی تو بحث شرکت بکنی.چراغ خاموش نیای و بری.

سلام علیکم ...

ما مخلصیم.

سر زدم ...

باران... یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:28 ب.ظ http://baraniii72.blogfa.com/

هر انــسانی عطــــــری خاص دارد

اما ان جوانانی ک رفتند....و عارفانه جان دادند
شنیده ام....

عجیـب بـوی خـــــــدا میدادند...

همه دوست دارند ک ب بهشت بروند

اما کسی دوست ندارد بمیرد!

بهشت رفتن جرات مردن می‌خواد ...


و شهدا چه زیبا تفسیر کردند جرات را ...

یولدان گچن یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:34 ب.ظ http://www.kohnerefig.blogfa.com

هوالحبیب...

به چشمانش که نگاه کردم،
تبلور ایمان را یافتم
سر بر خاک که می‌نهاد،
هق‌هق اشک بود و ناله‌های بی‌قرار
درست از همانجا حضور خدا را حس می‌کردی
لحظه لحظه رسیدن به قرب الهی را
خاکی و متواضع با لباس ساده بسیج
دست در دست دلاوران از حماسه سازان گفت،
زمان گذشت و زمانه عوض شد. اما سید هنوز با دهان روزه و دعای زیر لب از سفرهای سبز آسمانی شاهدان جان بر کف، بر دفاتر سپید با قلمهای
سرخ می‌نوشت
(روایتی از سید مرتضی آوینی)
سید اهل قلم شما نوشتی که ما بخوانیم ،ما هم زیاد خواندیم ولی صداقتا اهل عمل نشدیم
التماس دعا..

سلام علیکم ...

بنگر حیرت عقل را و جرأت عشق را، بگذار عاقلان ما را ب ماندن بخوانند ...

راحلان طریق می‌دانند ک ماندن نیز در رفتن است. «شهید آوینی»

محتاج دعا

تنها یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:28 ب.ظ

سلام برتن های بی سر
سلام برسرهای بی پیکر
سلام برجنازه های دربه در
سلام برمادرهای بی قبر
سلام برقبرهای بی مادر.......

اعترافی جزشرمندگی نداریییییییییم........

سلام علیکم ...

شهادت را ن در جنگ، در مبارزه می‌دهند

ما هنوز شهادتی بی‌درد می‌طلبیم

غافل که شهادت را جز به اهل درد نمی‌دهند . . .

والعاقبه للمتقین

صهبای عشق دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:41 ق.ظ

واقعا {سانسور شده}
فقط همین......
اگه این جوری پیش بره منم باید تو فضای مجازی یه وبلاگی باز کنم....
زهر السون

یاالله ...

من نمی ذارم. حالا می بینید !!!
من چ کسایی رو نذاشتم پاشون ب نت باز شه !!! اگه ملت بفهمه ...

دست خدا دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:46 ب.ظ http://hayyaalaljahad.blogfa.com/

سلام علیکم ...

حاجی یادت رفته نظر بذاری یا خلوص نیت می‌خواد متن رو بخونیم ...

مدیروب شهدا دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:38 ب.ظ http://zendeginameshohada.blogfa.com

سلام.زیبابود.
شماروبه بازدیدازوبمون دعوت میکنم.منتظرنظرات بخصوص انتقاداتتون هستیم.

سلام علیکم ...

لینک‌تون کردم و سر زدم ...

مدیروب شهدا دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:41 ب.ظ

سلام.ممنون ازحضورتون.ازانتقاد به جاوسازنده تون سپاسگزارم.حتما سعی میکنیم جذابش کنیم.
باافتخارلینک شدید.

ممنونم ...

علی دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:52 ب.ظ http://montagheman.blogfa

بهههه سلاام به حاجی خودمون[بوسه]
آقا دیگه زن و بچه و... به هرحال خودت که میدونی[نیشخند]
بله برادر شماهم بنویس ولی من دفه آخر که دیدمت چادری بودیا[خنده]
مرسیکم الله!!!
و من الله توفیق.

بعلههه !!!

شوما و زن و بچه !!! از اون حرفا بود ها ...

واالله چ عرض کنم حتما دیدی با چرشاب ک نوشتی دیگه ...

معععععععکم انشاءالله

صهبای عشق دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:54 ب.ظ

سلام علیکم
یا الله... دیگه همه برای ما تعیین تکلیف میکنن دیگه... آخه مسئولیت بعضی ها رو میگره...ولی برادرانه عارضم که من چه کسایی نیستم، فقط بنده خدا هستم و.........................
...................................................................
......................................
بعدشم آقای روحانی اومده که این کارا دیگه تکرار نشه و همه در بیان نظرات آزادند.
و در آخر یاد آور میشود که این حرفا صرفا جهت طنز میباشد و هیچ گونه بار حقوقی ندارد.

ما ک مى دونیم دست تون ب بالا بالاها مى رسه. بگم ن خداییش بگم ...
و شاعر شیرین سخن مى فرماید: "روحانى مچکریم"
والله از طنز شما هم بایستى ترسید. خطرناکه !!! خودشم خیلى
ننوشتى التماس دعا ولى من مى نویسم محتاج دعا

سوگند... سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:07 ق.ظ http://77sogand92.blogfa.com/

سلام
آهنگ وبتون فوق العاده است

خیلی ممنونم ...

m.t سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:39 ق.ظ

سلام
یاالله صهبای عشق({سانسور شده} بالام)...
والله این حاجی 3 ماهه مخ منو میزنه تا وبمو رونمایی نکنم
آخه اگه ما بیام میدونه که اینطوری میشه...

سلام علیکم ...

شرمنده حاجی m.t جونم !!! نخواستم کد صهبای عشق بسوزه !!! قبلا ی نظر گذاشته، اگه ملت بفهمه سر از کله‌اش می‌کنه !!!

ولی طرح مشترک بیشتر جواب می‌ده هاااا !!!

بگم آدرس وبلاگت رو حاجی ...

ما ک می‌دونیم واسه همین نمی‌ذاریم !!! دلایل‌اش هم موجوده !!!

MAHESTAN سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:50 ب.ظ

سلام داداش خوبی ان شاالله
یک خواهش داشتم سایتی از اون کد بی سیم چی با شهید همت رو که گذاشتی رو وبلاگت رو ممنون می شم اون رو همینجا بزاری یا حق

سلام علیکم ...
آقا اسمتون رو مى بینم کلى خوشحال مى شم سر بزن.
چوخ چوخ چوخ فیکیرلش دیم امما یادم نیومد اسم سایتش. نمیشه بلوتوث کنم. باز کن بلوتوثت رو بفرستم از همینجا. والله
باز یکم فیکیرلشم بگم دااااا
یا حق دااااش

بی کران سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:34 ب.ظ

تا نگذری از جمع به فردی نرسی
تا نگذری از خویش به مردی نرسی
تا در ره دوست بی سر و پا نشوی
بی درد بمانی و به دردی نرسی
...................................................

سلام علیکم ...

بی‌کران یا گفتم ک بخندیم، مسئله اینست؟؟؟

گفتم که بخندیم.... سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:38 ب.ظ

تا حالا دقت کردین هرچى به اواخر مرداد نزدیکتر میشیم از اوایلش دورتر میشیم ؟
خیییییییییییلی دنیاى عجیبیه

گفتم که بخندیم.... سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:41 ب.ظ

از لقمان پرسیدند: ادب از که آموختی؟!
گفت: مدرسان شریف…

گفتم که بخندیم.... سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:45 ب.ظ

باید یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم،
هروقت سردرد داشتم و ازم پرسیدن چی شده ؟
بگم “همون سردردهای همیشگی” و چندتاشو بخورم و بگم آه !

حاجی سه‌شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:16 ب.ظ http://sefeed.blogsky.com

سلام رفقا ...

بولمورم نمنه آق والدین اولان، کوردی شالوار گین؛ مسجید دامینان ...، و غیره ب پست ما راست می‌آد.

یعنی این گفتم ک بخندیم دلخوش بوده در حد بنز 4 تا نظر پشت سر هم؛ اون بالایی هم مال اون هس! حالا در می‌آرم کی هست بهتون می‌گم ...

والله

چند بار پاسخ ب نظر (همین متنی ک می‌خونی) رو عوض کردم ولی آخرش صلاح شد گفته نشه!!!

علی چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:06 ق.ظ http://montagheman.blogfa

بله حاجی جان یه مسافر کوچولو هم تو راهه...
بهر حال ماییم دیگه

باریک الله ب شما !!!

ما مخلصیم

صهبای عشق چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:17 ق.ظ

سلام جیگر واقعا اگه تو وبلاگو باز نمیکردی این دلخوش ها باید کجا از روحیه ملین خودشون استفاده میکردن
بعدشم ممنون از...............از هویت افراد نخواستی که پیش اون ور آبی ها لو بریم
یه بعدشم دیگه برا حاج ممدآآآآبزرگ:اونم اینکه
شما پا به این عرصه نذاشتی که این حاجی فک میکنه که واسه خودش کسیه میتونه همه چیزو کنترل کنه و از هرچی سردر بیاره
این بار شدیدا التماس دوعا

سلام کلیه، بارساخ و اثناءعشر (درست نوشتم)

دلخوش رو پیدا کردم صد در صد. حالا می‌گم بهت !!!

دیگه محرم اسرار و این حرف ها. واگرنه ساترادیم بلوی پخله سویونا !!!

اگه شما فک می‌کنی من بلوف می‌زنم ک دیگه هیچی. خوبه می‌دونی بلاگ اسکای چ امکاناتی داره !!! نمی‌گم ک ...

این بار شدیدا محتاج دوعا

سوگند... چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:40 ق.ظ http://77sogand92.blogfa.com/

..........★.........................★
..........★..........................★
..........★.......★★..............★
..........★..............★...........★
..........★.....★......★...........★
★.......★.........★★.............★★
★.......★...............★.........★...★
..★★★.....................★★★.........★
...........................................★.....★.........★
....★..★.............................★...★★...........★
...........................................★....................★
.............................................★...................★
تمام لذت عمرم در این است.............★...............★
که مولایم امیرالمومنین است................★★★★★

سلام علیکم ...

دیوانه‌ی تو هــر ک شد عاقل نمی‌شود

یک لحظه هم ز عشق تو غافل نمی‌شود

مـــولا جـواز نوکریم چــون ب دســت تو

امضاء و مهر خورده ک باطل نمی‌شود

یا علی

و التماس دعا

گفتم که بخندیم.... چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:22 ق.ظ

دیشب رفتیم خونه خالم یه پسر داره اندازه ماکارونی ۴ سالشه اومده میگه : این علامت حاکمه بزرگ میتی کومانه
خواستم خر کیف شه احترام گذاشتم
برگشته میگه : تو نمی خوات احترام بزاری (زومبه)
آخه این فک فامیله داریم؟!

سلام علیکم ...

از اسم اصلی تون استفاده نکردید !!!

من نخواستم اسم‌تون رو بذارم واگرنه ک ...

راستی اینجا وبلاگ جوک نیست، اگه خیلی دوست دارید این کار رو تو وب خودتون انجام بدید !!!

اون یکی رو هم تایید نکردم !!!

سجاد شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:43 ب.ظ

شهدا شرمنده ایم...

بعله شهداء شرمنده‌ایم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد