سفیـــــد

سفیـــــد

عمار امام خامنه‌ای
سفیـــــد

سفیـــــد

عمار امام خامنه‌ای

فراموشی ...



پرسیدم: "خدایا چرا من رو فراموش کردی؟"


فرمود: "فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ"





کربلا ...

 


پس ای کربلا؛ ای معبر سرخ منتظران جا مانده، یک بار دیگر، ندای "هل من ناصر" را به گوش‌های ناشنوای‌مان برسان؛ که اگر ندای عاشورا از جانمان برون رود، در منجلاب خلق و خوی فاسد دنیا، کرم‌های پرور و موریانه‌های حریصی بیش نخواهیم بود.


ای کربلا؛ ای تمیز دهندهی مسلمان نمایان از مسلمانان؛ بار دیگر به پا خیز و علمت را به دوش علمدار صبح بده تا بار دیگر صف قرآن خوانان مصحف صامت از قرآن به سینه‌های قرآن ناطق از هم جدا شوند. بار دیگر به پا خیز و کاروان خویش را از تاریخ شتک زده برگیر تا "ممهدین لهم بالتمکین من قتالکم" و "اشیاع" آنها و "اتباع" آنها و "اولیاء" آنها از اصحاب الحسین کناره گیرند.


ای کربلا؛ گردنهای عهد بسته با تو، هنوز باریکاند تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند. هنوز هم بر سر میثاق ازلیاند تا حسین را بیشتر از سر خویش دوست داشته باشند.


کربلا ...

کربلا ...

کربلا ...

طاقت از کف بداده‌ایم ...

دریاب ...



سید مرتضی آوینی