سفیـــــد

سفیـــــد

عمار امام خامنه‌ای
سفیـــــد

سفیـــــد

عمار امام خامنه‌ای

همین طوری الکی ...

سلام رفقا ...


الکی دلتنگ شدم، فارغ از همه‌ی تحریم‌هایم، فارغ از مذاکراتم با پنج‌های بعلاوه خیلی !!! دلم خوش است ب خودش و خودش الکی دلتنگ می‌شود، انگار محبت مقاومتی در دلم رسوخ کرده است. نمی‌خواد دم کدخدا را ببیند خودش برای خودش خوش است ب هوای کربلاااااااااا ...


کربلا ...


گاهی بعضی جملات و حرف‌ها برای همیشه در ذهن و قلب‌ات حک می‌شوند. چندین بار هم ک بنویسی باز هم می‌خواهی بهانه‌ای داشته باشی برای دوباره نگاشتن آن. این برای بالایی ...


می‌گفت: "ک با رفیقم شب عاشورا نشسته بودم. اخبار 20:30 گفت ک زائران کربلا می‌توانند ب راحتی از مرز عبور کنند. رفیقم گفت بریم. گفت گفتم کجا؟ گفت کربلا.


دو روز در مهران علاف شدیم. هرکاری کردیم ویزا حل نشد. مجبور شدیم 350 کیلومتر برگردیم و ویزا بگیریم. گرفتیم و برگشتیم. مرز مهر را ک آن پایین زد در دلم غوغا شد. و سوم آقا کربلا بودیم ..."


جوری تعریف می‌کرد ک انگار همین بغل گوشمان رفته. راحت. با خودم گفتم روسیاهی ک شاخ و دم نمی‌شناسد. واگرنه ک اگر دعوت شده بودی ...



بسیجی عاشق کربلاست و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نام‌ها. نه، کربلا حرم حق است و هیچ‌کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست.


کربلا، ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر. ما می‌آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آن‌گاه روانه‌ی دیار قدس شویم.


هر حال اربعین است و پای پیاده تا کربلا و خوش ب حال آن‌هایی ک دعوت شده‌اند ...


خدا را شکر من هم کسی را پیدا کردم ک برایم دعا کند و اربعین چند قدم از طرف من قدم بزند در راه حسین (ع). من روسیاه ب این هم راضی می‌شود.


محسن (خادم‌الشهداء) راهی کربلاست ...


کربلا ...

 


پس ای کربلا؛ ای معبر سرخ منتظران جا مانده، یک بار دیگر، ندای "هل من ناصر" را به گوش‌های ناشنوای‌مان برسان؛ که اگر ندای عاشورا از جانمان برون رود، در منجلاب خلق و خوی فاسد دنیا، کرم‌های پرور و موریانه‌های حریصی بیش نخواهیم بود.


ای کربلا؛ ای تمیز دهندهی مسلمان نمایان از مسلمانان؛ بار دیگر به پا خیز و علمت را به دوش علمدار صبح بده تا بار دیگر صف قرآن خوانان مصحف صامت از قرآن به سینه‌های قرآن ناطق از هم جدا شوند. بار دیگر به پا خیز و کاروان خویش را از تاریخ شتک زده برگیر تا "ممهدین لهم بالتمکین من قتالکم" و "اشیاع" آنها و "اتباع" آنها و "اولیاء" آنها از اصحاب الحسین کناره گیرند.


ای کربلا؛ گردنهای عهد بسته با تو، هنوز باریکاند تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند. هنوز هم بر سر میثاق ازلیاند تا حسین را بیشتر از سر خویش دوست داشته باشند.


کربلا ...

کربلا ...

کربلا ...

طاقت از کف بداده‌ایم ...

دریاب ...



سید مرتضی آوینی