کاش بار دیگر زمزمه لبهایم بود ...
ای کاش ...
میلاد کریم اهل بیت، حضرت عشق امام الرئوف حضرت رضا خجسته باد ...
سلام رفقا ...
لطفا در مورد حرفهایی ک میخونید، اگر اطلاعات کافی ندارید یا نمیدونید بحث راجع ب چ چیزی هس، قضاوت نکنید.
اینها حرفهایی هس ک خیلی وقت هس دنبال مطرح کردنشون هستم، تو ی دورهای نمیخواستم بگم، تو ی دورهای مسائل دیگه ...
نمیخوام همه مسائل رو بگم، در حد خیلی کم ک ظرفیت وبلاگ ایجاب میکنه ...
ما باید معنای بعضی از کلمات رو خوب درک کنیم. معنای واقعی کلمهای ک امام (ره) اون رو تفسیر کردن. اگر غیر از این هس ک خودمون نمیتونیم درک کنیم نبایستی اطرافیان و مجموعه و زیرمجموعههایی ک داریم رو هم ب راهی ک ناصحیح هس راهنمایی کنیم ...
ارزش یک نیرو، یک انسان خیلی زیاد هس. چ رسد ب چن نفر یا چن صد نفر. شاید ضرر کارهایی ک می کنیم تا چن سال آینده بمونه. حالا اگه کارهای خوب باشه خیلی خوب هس اما ...
میدونید جهاد اکبر چی هس؟ جهاد با نفس، تربیت نیرو خوب، با اطلاعات درست. ی بار ابوی بنده ی مقاله خوندن تو آناج. بدون اینکه اطلاعاتی در مورد شخص مصاحبه کننده داشته باشن، میگف این حرفهایی ک مصاحبه کننده گفته اصلن خوب نیست. باید از تریبونهای نظام مواظبت کنیم، اون هم تریبونی ب این مهمی. چرا بایستی ی همچین حرفهایی گفته شه. این نشون میده طرفی ک این حرفها رو گفته شرایط سالمی نداره ...
حالا این ک بریم خونه همسایه تو شرایطی ک تو خونه بهت بیشتر نیاز دارن. اصلن جهاد توی خونه هس کجااااااااااا؟
نفر دوم مجموعه میگف این ی چیزی انداخته تو ی جایی تمومی نداره، حالا ک رفته ... (همین قدر تونستم ینویسم)
بعضی اوقات توی جلساتی ک مستقیم با ایشون حرف میزدیم، و ایشون از مجموعه یا کارهایی ک انجام دادیم نقد میکرد، و راهی ک باید بریم رو ترسیم میکرد، خوف میکردم، میترسیدم، بعضی اوقات میترسیدم با دوستان در میان بگذارم ک بگن ...، بعضی اوقات هم ب بیان دیگر میگفتم، با خنده و طنز.
همه چیز این نیس ک ارزش و ابهت و بزرگی ی مجموعهای رو زیرسؤال ببریم، بریم زیر ی پرچم ک ... ب خاطر بودجه بیشتر ب خاطر این که اون بالا دستی گفته 10 نفر یاد بگیرن این رو و ما با این بودجه کاملن صحیح!!! 30 نفر رو آموزش بدیم یا ببریم بگردونیمش از نوع خیلی مذهبی و شهدائی. و آمار رو بدیم 100 نفر. گاهی اوقات پیام میاومد یا در خبرگذاریها میخوندم ک اینقد آدم این کار رو انجام داده میگفت حتمن ما نبودیم ...
و در کنار این چندین بار کیفیت رو فدای کمیت کردیم. با تاسف ...
وقتی شما بلد نیست مجموعه خودت رو کنترل کنی خب مطمئنن زیرمجموعه ها اسفناک میشن.
وقتی توی ی سری جلسات گفته شد ک تعداد مثالن(چون اعداد تو ذهنم نیس) 300 نفری بایستی بشه 1000 نفر خندیدم. و همه خندیدیم. و کسی ک ی سال طول میکشید از نشان برنزی برسه ب نقره توی چن روز میشد نقره. و بدون اینکه فعالیتی انجام بده میشد فعالاش از خیلیها میشد بیشتر. اونوقت منی ک 5 سال بدون منت و هیچ انتظاری کار کرده بودم رو ازم کاغذ فعالیت میخواستن. خیلی سختم اومد. و در آخر گفتن این هم مدال برنز شما ب جای طلا، برو ب همه نشون بده ...
یا رفیقم رو ...
یا اون یکی رفیقم ...
یا اون یکیها ...
ک اصلن دلم نمیخواد بنویسم راجع بهشون چون ...
الان بینید وضع رو ...
ی زمانی تو مجموعه، چن ده نفری بود. چن صد نفری. کارها رو ن یکی ن دو نفر بلکم 20 نفری انجام می دادیم. برای ی پست درپیت 4 نفر متخصص تربیت شده بود. ک اگه یکی میرف، اما حالا، از شش نفر چهار نفرشون از مجموعه خارج شدن و از دو نفر یکی 3 تا پست داره ...
ن در یک جا بلکم تو همه صحنهها همین جور هس و داریم یک یک نفرات رو از دست میدیم و کسایی هم ک هستن ...
اینها آتشی نیس ک بخواد دور و بر رو آتیش بزنه بلکم درون من داره زبانه میکشه، درک کنید لطفن ...
بعد از این همه بحث. ی فردی رو ک بعد از کلی زحمت، قول داده بودن ک نگه دارن، اما ...
ولی خدا رو شکر بدون منت داره کارهاش حل میشه. وضعاش هم خوب هس. ی قسمتی رو دادن بهش ک راحت هس الان. و هفت ماه دیگه تموم میشه. من میگم وقتی ی کاری رو قادر نیستی انجام بدی، قول نده ...
خودت مهم نیستی، از جایی ک نماینده هستی، داری نام اون رو بد میکنی. اگه میدونی دستخطت کار رو بد میکنه و طرف رو ب لج میاندازه خب ننویس و ...
ولی من خدا رو شکر میکنم ک این اتفاق نیافتاد، چون بهتر هس از این ک روز اولی بهت بگن برو توالت بشور ...
(گفتم ک اگه اطلاعات ندارین قضاوت نکنید)
این رو ب رفیقم هم گفتم و گفتم بهتر شد نرفتی چون این هس ارزش انسانی اونا ...
نمیتونم بعضی حرفها رو بگذرم ازشون، من حتی ب لباس پوشیدن هم آلرژی پیدا کرده بودم. بالام جان تو ک راس ی مجموعه هستی ...
بعضی جاها خجالت میکشیدم ک میگفتن فلانی مسئول فلان جا ایشون هستن ...
و این قصه ادامه دارد ...
کربلا آموخت
رئیسجمهور گفت: "هر وقت میخواد مذاکره بشه یک عده میگن ما داریم میلرزیم؛ خب به جهنم، برین یه جای گرم پیدا کنین برا خودتون! چه کار کنیم ما!" پیشبینی میشود با توجه به اینکه رییسجمهور الگوی هیئت دولت میباشد؛ در روزهای آتی شاهد شنیدن چنین صحبتهایی نیز باشیم:
وزیر اقتصاد: بعضیها میگن تورم بالاست و کمرمون داره زیر فشارهای اقتصادی خم میشه! خب به جهنم، برین باشگاههای ورزشی قوی بشین! شما لاغر مُردنی هستین، چه کار کنیم ما!
وزیر نیرو: هر وقت صحبت از قطعی برق میشه یک عده میگن ما از تاریکی میترسیم؛ خب به جهنم، 6 ماه سال برین قطب شمال، 6 ماه بعدیش هم برین قطب جنوب تا همیشه روز باشه و توی تاریکی نباشین! شما ترسور هستین، چه کار کنیم ما!
وزیر کار: بعضیها میگن آمار بیکاری بالاست؛ خب به جهنم! عرضه داشتین یک کاری واسه خودتون پیدا میکردین! شما بیعرضه هستین، چه کار کنیم ما!
وزیر راه: هر وقت یک هواپیما میخواد پرواز کنه مسافرهاش میگن ما میترسیم سقوط کنیم؛ خب به جهنم، با اسکانیا مسافرت کنین که جزغاله بشین! چه کار کنیم ما!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ناخدایی شده ام خسته که بعد از طوفان تا دم مـرگ دعــــا خوانده و پارو زده است
والعاقبه للمتقین
حاجی