سفیـــــد

سفیـــــد

عمار امام خامنه‌ای
سفیـــــد

سفیـــــد

عمار امام خامنه‌ای

در آن نفس ک بمیرم ...







در آن نفـــس که بمــیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جـان که خاک کوی تو باشم

بوقت صبــــح قیامت که سر زخــــاک بر آرم به گفتگوی تو خـــیزم به جستجوی تو باشم
به مجمــــعی که درآینـد شاهدان دو عـالم نظر بســـــــــوی تـو دارم غلام روی تو باشم
حدیث روضـــــه نگویم گـــل بهـــشت نبـویم جمال حـور نجویم دوان بسوی تـــو بـــاشــم
به خوابگاه عـــــدم گر هــزار سال بخــسبم به خواب عافیت آنگه ببــــوی مــوی تو باشم
می بهشت ننـــــوشم ز جام ساقی رضوان مرا بباده چه حاجت که مست بوی تو باشم
هزار بادیه ســــــهل ست با وجود تو رفـــتن اگرخلاف کنم سعدیا بسـوی تـــو بــــاشـــم


دفترچه







دفترچه گناهان یومیه شهید کاظم رستگار نجفی (فرمانده لشکر 10 سیدالشهدا(ع) )

یکشنبه 62/2/25:

یک ساعت خواب اضافی در بین الطلوعین
احساس خستگی در عبادت
غیبت بسیار و تاکید بر آن



قسمتی از وصیت نامه:

دوست دارم با بدنی پاره‎پاره به دیدار سیدالشهدا(ع) بروم ...
.
.
.



دو دختر




دو نفر بودن

دو تا دختر ک توی حوض خالی میدون شهید مطهری سنگر گرفته بودن

دور و برشون پر بود از نیرو، اما خودی نبودن !!!

هیچ کاری نمی شد براشون کرد

خرمشهر تقریبا افتاده بود دست عراقی ها

حلقه محاصره ی میدان مطهری تنگ تر می شد

رفتیم پشت بام ی ساختمون ...

دو نفر بودن

دو تا دختر ک راه عراقی ها را اون همه مدت سد کرده بودن

فشنگ هاشون هم تمام شده بود انگاری

خون خون مون را می خورد

باید براشون کاری می کردیم ...



عراقی ها دیگه شلیک نمی کردن
می خواستن بگیرنشون، زنده! 
دیگه رسیده بودن ب میدون ک دو تا صدا اومد ...


تق ...

              تق ...



لوله های تفنگ را گرفته بودن سمت هم دیگه ...


اونا دو نفر بودن

دو تا دختر ک توی حوض خالی میدون مطهری دراز کشیده بودن ... 



منبع: کتاب پرنیان


حاجی: 


                                                                                       هــــــمـــیــشــــــــــــــــــــه 


مـانـدن دلیـل عـاشـق بـودن نـیستــــــــــــــــــــ ...


 خـیـلـی هـا رفـتـنـد تـا ثـابـتــــ کـننـد کـه عـاشـقـنـد ...



شهید علمدار همون شهیدی هس ک تو کلیپ شلمچه تیکه اش رو گفته بودم، یعنی همون ک می گه خاک شلمچه بوی چادر خاکی مادرم فاطمه الزهراء رو می ده ...