سفیـــــد

سفیـــــد

عمار امام خامنه‌ای
سفیـــــد

سفیـــــد

عمار امام خامنه‌ای

وقت گذاشتن برای خدا ... !



نوجوان شهید علیرضا کریمی:


آنروز به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم یواشکی نماز خواندنش را نگاه می کردم حالت عجیبی داشت. انگار خدا در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سوره می خواند مثل اینکه خدا را می بیند ذکر ها را دقیق و شمرده ادا می کرد.

بعدها در مورد نحوه نماز خواندنش ازش پرسیدم؛ گفت: اشکال کار ما اینه که برای همه وقت میذاریم جز برای خدا.

نمازمون رو سریع می خونیم و فکر می کنیم زرنگی کردیم، اما یادمون میره اونی که به وقت ها برکت میده ...


فقط خود خداست...



نظرات 14 + ارسال نظر
نینجا خاتون چهارشنبه 3 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:13 ق.ظ http://ninjasaiberi.blogfa.com

لحظه های سبز بودن باخدا ..

باز هم عطر گل یاس سپید..
یک نیستان ناله وشوروامید ..

بال دربال نسیم مهربان..
می روم تا هفت شهرآسمان..

میروم تا مبدا نور سحر..
باحضور عشق باشوری دگر..

می روم آنجا که دل زیباشود..
قطره محو قدرت دریاشود..

می روم تا آسمانی تر شوم..
غرق نوروشوروبال وپرشوم..

می روم تا خویش را پیدا کنم ..
خویش را در ناکجاپیدا کنم ..

ای دل اینجا لحظه ی پرواز کو..
لحظه های آشنای راز کو..

باید اینجا عشق را تفسیرکرد..
عشق را در نور حق تکثیر کرد..

عشق یعنی یک نماز از جنس نور..
از سر اخلاص در وقت حضور..

هم نفس بالحظه های ناب ناب..
ذره ذره محو نور آفتاب..

تا خدا یک لحظه ی سبز دعاست..
عاشقی یک فرصت بی انتهاست..

وقتی عکس امام رو دیدم به وجد اومدم...عاشق این عکس پیر کبیر انقلاب ام...یکی را عین همین طاق زدم به در کمد...عجیب چشم نواز است...صحنه ی قنوت عارف کبیر....یاعلی

سلام علیکم ...

خیلی ممنون از شعری ک گذاشتید، فوق العاده بود ...

ممنون ک سر می زنید ...

گمنام چهارشنبه 3 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:37 ق.ظ http://beh8.blogfa.com

یاد همشون بخیر ...
ولی الان کجان که ببینن داریم رو خون شون پا میگذاریم . (خودم رو میگم)

گمنام چهارشنبه 3 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:56 ب.ظ http://beh8.blogfa.com

امـام خــــــــامنه ای :
هم " امریکا " و هم " سگ نگهبانش " بداند ؛
باید خود را آماده ی دریافت سیلی های محکم و مشت های پولادین کند .
//
سلام .. تشریف بیار برادر ...!

سلام ...

سر زدم و نظر گذاشتم ...

محمدجوادرضایی چهارشنبه 3 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 02:59 ب.ظ

فدای تو

هوای سوریه چطوره ؟؟؟

یولدان گچن چهارشنبه 3 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:56 ب.ظ http://www.kohnerefig.blogfa.com

سلام..
هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود، درحالی که میان او و میان خدای عز و جل گناهی نیست.(امام علی علیه السلام)
پستاتون مثل همیشه دلنشینن مخصوصا از بابت عکس..
برا پست قبلیتونم کلی نظر گذاشتم ولی مثل اینکه نرسیده خدمتتون ..انشالله همه رهروان شهدا هم بهشتی بشن..
التماس دعا

سلام علیکم ...

خیلی ممنون از کلام حضرت امیر ک نوشتید، فوق العاده بود ...

لطف دارید ...

ن متاسفانه! انشاءالله ...!
محتاج دعا

باران... چهارشنبه 3 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:27 ب.ظ

سلام...
واقعا ب جا گفتید...طوری نماز میخونیم انگار میخایم وظیفه ای از گردنمو برداشته بشه....اما حقیقت اینه ک نمازمیتونه بهترین راه ارتباط عاشقانه و عارفانه با خدا باشه...
چه عارفایی ک سر نماز از شدت شوق وعشق گریه هم میکنند...
ولی ما چی؟؟؟؟برنامه ها واتفاقات روزانمون میادجلو چشممون و دیگه ب تنها چیزی ک فک نمیکنیم خداست...افسوس....
کی ب خودمون میایم؟؟؟
البته خودمو میگم....جسارت نشه...
ممنون از یاداواریتون...
یاااعلی...

سلام علیکم ...

درست فرمودید، نماز بهتربن راه ارتباط با خداست. و شهدای ما چقدر راه های عارفانه و عاشقانه (با همین عاشقانه ب جا آوردن نماز های واجب) و صد البته با نماز های شب و نافله ک اکثر ازون غافلیم رو بهش رسیدن ..

ممنون ک نظر می ذارید ...
موفق باشید

تخریب چی پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:28 ق.ظ

سلام قردش ...
آقا شرمنده دا گدمدوخ بنابا ... دیشب سرم بدجوری درد میکرد نمیدونم بابا چه قرصی بهم داد ... انشالله که مسکن بود ...
الله بو بیر الله بنده سین حفظ السین ... هر روز همه رو برای نماز صبح بیدار میکنه ... امروز اگه زنگ نزده بود نماز صبح پریده بود ...
الله ممد مکبر ده حفظ السین ... ولی اون روز اون نکته رو رعایت نکردی هااااااااا.... از پشت پرده صدای کف زدن اومد ولی تو یاالله نگفتی ... البته حقم داشتی بیشتر شبیه صدای سیلی بود...
دیروز حاج عبدالله به حاج عظیم میگه اینا خودشون "گردان محمد" هستن ... تو شلوغی مقام اول استانی رو دارن ... حیف .. حیف که اسلام ال ایاخ میزه بالیب ... حاج عظیم دیروز گفت ، تازه یادم افتاد ای دل غافل بچه ها که امامه روحانی راهیان نور رو کش رفته بودن چرا فقط به گرفتن چند تا عکس یادگاری اکتفا کردیم ... باید یه پیام اساسی برا ایشون مینوشتیم ...

اولان بو بیر الله بنده سی، رکوع دا ، سجده ده ، قنوت دا ، هارا یتیشیر دییر: ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه....
االله اونا بیر یاخچی کربلا قسمت السین ......
منه باخما هاااااااا !!! منده سورا هر کیم بیر الله بنده سی نه ، بند اولسا باشن کسرم ... سوزون اولسا اوزومه ده اوندا ایشین اولماسن....

سلام قردش جان ...

یارالارون نجه دی؟؟؟

با این نظری ک نوشتی مطمئنم حاج علیرضا مسکن داده ( شایدم قره بوده) ولی حاج علیرضا در حق اولادش ک از این کارها نمی کنه ...

ممد مکبر دیگه کیه ؟؟؟ من کی ام؟ اینجا کجاس؟ راستی بعضی از این وبلاگ های اجنبی از این تیکه استفاده می کنند ولی نمی دونن ک جریانش چیه؟ دنبال ی فرصت بودم ک بگم بابا وقتی از چیزی خبر ندارید چرا استعمال می کنید؟ شاید بد باشه آخه ...

نه اون خوب نبود. دنبال ی پیام تسلیت درست و حسابی بودیم ک کاریش نداشتیم ک اونم گیرمون نمی آد ...

این حاج عظیم فک می کرد خیلی دبه هس ولی فرصت نشد درست و حسابی خدمت کنیم بهش. اساسی با بچه ها براش طرح داشتیم ک فرستادی دنبال مادر شهداء، زهر اولسون ...
دااااش به من؟ واسه من کربلا نخواستی؟

خدایا برای من و هر کی برای وبلاگم نظر می ذاره ی کربلای درست و حسابی قسمت کن !!!
جهنم و ضرر ...

ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره جعفره و قنا عذاب السرهنگ ...

مگه می شه ب این بیر الله بنده سی چیزی گفت. خودم می دونم خط قرمز فرماندهی هس دیگه ...

داااش کباب بناب سرجاش هس هاااا. دو پرس کباب رو ک خوردیم می خوام شهید شم

سوگند... پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 03:16 ب.ظ

سلام
ممنون بخاطر پست مفیدتون
به منم سر بزنید

سلام ...

ممنونم ...

سر زدم و نظر گذاشتم ...

بیر الله بنده سی پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:24 ب.ظ

سلام قردش، یورولما، یارالارون نجه دی؟
آخه این همه از حاج علیرضا میگی ولی یادت میره یه صلواتی، امن یجیبی، احسانی چیزی واسش ...

اما آقای تخریبچی جونم شاعر میگه: با دست تو چوب طعنه خوردن عشقست...! شما بگو هرچی بگی واسه ما قبوله.

راستی دیروز یه چیزی یاد گرفتم. اینکه گردان تخریب جلوتر از خط مقدم هست. یعنی الان فرمانده داره جلوتر از همه ما راه باز میکنه.

همین جاست که باید بگم کربلای بی فرمانده هم واسه ما قبول نیست. خودتون شاهدین که هر موقع با حامد آزرمی درمورد بلیط کربلا حرف زدم گفتم با حاژ ممد تبریزی میایم.

اِ اِ اِ تورو خدا میبینی؟ یه نگاه به نظرم افکندم دیدم از اول تا تهش واسه تخریبچی شد پس داش سفید چی؟

سفید جون سه تا عکس توپ دارم واست در حد تیم ملی.
یکی رو که تو پست قبلیت تشریح کرده بودم.
یکیش هم همونی که اونروز تو حیاط گرفتم!(با قابلیت حوسنه کردن فوری و بسیار قوی)
یکیشم امروز از فرمانده شکار کردم

ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و...

سلام قردش جان ...

أوز یارلارون نجه دی ؟؟؟

سلامتی همه جانبازان شیمیایی هشت سال دفاع مقدس ی صلوات محمدی بفرست ...

آره دیروز فریاد زد(با حس بخون) شرمنده یدونه ملچوک هی رفت نشست رو مانیتور زدم چسبید به مانیتور گفتم حق مطلب ادا شه ...
آره می گفتم با حس بخونش. را واز شد بییییایییید ...
همین اخراجی ها ک خونه حسن اینا نشون می داد ...
راستی حالا ک جمع آماده هس ی دهن واستون بخونم ....
زندگی چیییییییییییییییپس؟ خون دل خوردن. روی دامان تخریب چی مردن ...

اولا اسم سید رو درس بنویس. مجید دلبندم آذرمی نه آزرمی ...
دوما همه واسه همه نوشابه باز می کنند واسه حاجی ک می رسه، آب ک سهل هس نوشابه خالی هم نمی دن. حالا ک این طور شد چند تا از این روایت گری ها رو بگم، ن خداییش لو بدمت. بفروشمت ب ی نوشابه. آیا فروختن افراد کار خوبی است؟ کسی از این آقای غرضی خبری نداره ...

سفید جون کیه؟ این چ طرزش هس آخه. نا سلامتی اسم پر ابهتی گذاشتیم. بگو حاجی جون خب. هش زاد. خرجی باتیریب دی آتا آنان.

عکس ها رو هم ی جاهایی نشون می دی ها. نشسته سید داره روضه جبهه و نارنجک و اینها می گه. ولی خداییش گوشی من نارنجک نیس، تله ی انفجاری هس. آره وسط مجلس عکس رو نشون می دی آدم دل غشه می ره خب ...

آآآآآآآآآآآآه چقد چیز نوشتم. کپی کنم ب عنوان ی مطلب جدید ...

امروز تودیع معارفه رو می گی. اون ک عالی بود ...
و قنا عذاب السرهنگ ...
داداش جون کامل بنویس خب...
راستی این عکس ها رو جمع کن جز اونی ک تو حیاط گرفتیم. اگه اون رو شه قیامت می شه. آره جمع کن، ی نمایشگاه می ذاریم با موضوع تخریب چی و دوستان!!! می دیم همش رو بیرون ...

راستی تخریب چی جون. اون بالا ک صلوات فرستادیم ب خدا واسه رزمندگان دفاع مقدس گفتم و بس. همین! فقط همین ...

بیر الله بنده سی پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:03 ب.ظ

سلامی دوباره
اِ مگه تو هم جریان سید رو میدونی؟ البته صحیحش سیت هس. راستی آزرمی درس تره. من کارت ملیشو دیدم دلبندم.

یادم رفته بود بگم یدونه هم فایل صوتی دارم. از ناگفته های حاج عظیم. همون هایی که گفت باید دوربین ها خاموش باشن تا بگم. البته از اون قسمت ابتدایی هاش نه انتهایی ها!!

شما با دعا های ما کاری نداشته باش. برو به والعاقبه للمتقین خودت برس.

ربنا ...

سلامی سه باره ...

اگه شناسنامه اش رو من تنظیم کردم ک ...
همون آذرمی درست هس مجید دلبندم. ی بار دیگه بخون ...

فایل صوتی !؟ الان رو می کنی. قیمت چند؟ می خرم حسابی هم می خرم. بتردن لازم دارم. من گیرایی ام پایینه، نفهمیدم یعنی چی؟ مثلا دیگه؟

والعاقبه للمتقین ...

تخریب چی پنج‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:29 ب.ظ

سلام بیر الله بنده سی...
آی خائن ! حالا کارت به جایی رسیده که داری از من مدرک جمع میکنی!!! دارم برات!
ولی انصافا چه عکسی گرفتی! خدایش تو گلزار حس زیارت عاشورا نگرفته بودم ، خیلی خسته بودم سرم رو گذاشته بودم دیوار تا بخوابم! حالا مجبور بودی عکس ها رو اونجا نشون بدی، دیدم آخه همتون دارید میخندید نه گو دارید برا من میخندید ! صدای گربه رو حال کردی دختر شیطون چقدر قشنگ تقلید میکرد ...
در ضمن بزار دهنم بسته باشه!(سن روی رباب نه یوزیل باخاجاخسان)
مبینی 2 دقیقه نیست که تهدیدت کردم ولی تا رسیدم آخر متن پشیمون شدم آخه عااااااااااااااااشقتم.

آخ آخ آخ حاجی موند! اینم برا تو

:

بععععععله اینجا شده شورای حل اختلاف. این با اون یکی دعوا می کنه می آد اینجا. بعد من آشتی شون می دم می آن اینجا قلب و عاشقتم و ... می ذارن. قباحت داره. برید خودتون وبلاگ دارید خب، برید اونجا از این کارهای خاک بر سری انجام بدید. خب ...

آآآآآآآآآآآآآآآآی ملت ببینید من ناشکری می کنم آخه ...
اومده وبلاگ من ن آلیر ن ساتیر سلام میده ب بیر الله بنده سی. دیگه آخرشم واسه اینکه عریضه خالی نباشه دو تا قلب می ذاره کنار هم. اینم واسه تو. خدایا ...
خودت می بینی دیگه. بعد ک خودم ب خودم نظر می ذارم حرف می آرن پشت سر آدم ...

آخه چرا عیش بیرالله بنده سی رو با شعر روی رباب کدر می کنی. ی دعا می کردی
ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حوسنه و قنا عذاب السرهنگ ...

راستی این همه قلب چیه گذاشتی اینجا.
این طرف نشستم واسه خودم می خندم حاج خانوم می گه بچه چیه. تعریف می کنم واسش ک این ممد خودمون هس ک واسم نظر گذاشته. اومده از همون دور نیگاه می کنه می گه منم گوانتانامو هستم دیگه این قلب ها چیه. وحیدم هر چی من می گم انکار می کنه. نامرد آدامی ساتیر پخله سویونا. آخه آبرو می ذارید واسه آدم ...

بابا اینجا محل آبروداری هس. خانواده می آد می ره این کارها چیه ...


فدایی جمعه 5 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 05:39 ب.ظ

سلام.
زیبا بود...
ان شالله که توفیق داشته باشیم برا ادامه راهشون.

سلام ...

لطف فرمودید ...

انشاءالله ...

مانیفیست جمعه 5 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 06:21 ب.ظ http://saakarr.blogfa.com

شیعه ی خوب کسی است که حضور امام زمان را حس کند و خود را در حضور او احساس نماید. این به انسان امید ونشاط می بخشد.امام خامنه ای

سلام ...

خیلی ممنون، لطف فرمودید ...

محمدجوادرضایی جمعه 5 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 07:53 ب.ظ

شما که پانیستی بیای!

کجا پایه نیستم برادر من ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد